خبر استعفای كاشانی و انتخاب رویانیان به عنوان مدیر عامل جدید حادثهی خبری مهم این روزهای باشگاه پرسپولیس بود. تغییرات مدیریتی در هر ساختاری طبیعیه ولی سؤالی كه من دارم اینه فرق كاشانی با رویانیان چیه؟ از هر طرف نگاه میكنم حداقل حبیب كاشانی ۷۱۷ روز توی فوتبالیشدن جلوتر بود الان دوباره باید از نو هزینه كرد!؟
رفتن به مجمع عمومی فدراسیون فوتبال ایران با ریاست وزیر ورزش و جوانان برای نوشتن این تحلیل دستمایهی خوبی بود. شاید مهمترین ایراد بنای مثلاً دموكراتیك فوتبال ایران همان رأس هرم است یعنی وجود یك وزیر كه در تعریف سازمانی یك مقام دولتی است. پارادوكس معركهای است، تشكیلات غیر دولتی با ریاست یك مقام دولتی!
در این نوشته، تلاش من نگاهی تحلیلی به دلایل عقبماندگی مدیریتی در فوتبال ایران است. اشكال را بیایید از ابتدا پیدا كنیم، سنگ اول را كج گذاشتیم، به امروز هم برنمیگردد. بنای تصمیم گیری در فوتبال ما از ابتدا به جای اینکه بر پایه مبانی علمی و پذیرفته شده جهانی باشد بیشتر بر اساس رفاقت، احساسات و قدرت سیاسی بود.
برای اثبات غیر علمی بودن مدیریت فوتبال ایران دلایل زیاد است ولی یكی از ملموسترین آنها اینكه در فوتبال ایران هر مدیری کار مدیر قبلی را ادامه نمیدهد چون مبنای کار در مدیریت، فرد است نه برنامه. به طور مثال در آلمان از مدیران برنامه بیست ساله میخواهند ولی در ایران به قول فتحاللهزاده سرپرست باشگاه استقلال، شما نمیدانی تا پایان سال مدیر هستی یا نه؟!...
در مجمع عمومی فوتبال ایران، فرصتی دست داد با یكی دو نفر از اعضای هیأت رئیسه و رئیس فدراسیون در مورد نتایج این مجمع و اهداف اون صحبت كنم جالب بود كه هر كدام از پیروزی نظریه خودشان و مغلوب شدن نظرات حریف! صحبت میكردند. این هم یكی دیگر از دلایل عقب ماندگی مدیریتی در فوتبال است یعنی مجموعه مدیریتی انسجام کارکردی ندارد و هر کسی ساز خودش را میزند و همین موضوع حرکت فدراسیون و فوتبال ایران را کند و گاهی بیحاصل میکند.
وزیر ورزش و جوانان هم در این جلسه برای دقایقی طولانی در مورد فوتبال صحبت كرد، جدای از ضعف اطلاعاتی در حوزه فوتبال كه در سخنرانی ایشان كاملاً مشهود بود (مثلاً بیخبری از حذف تیم فوتبال زنان ایران از مسابقات مقدماتی المپیک لندن) بیشتر از آنكه از ایشان به عنوان یك استراتژیست و رئیس مجمع، در مورد برنامههای راهبردی فوتبال بشنویم، بیشتر رویاهای خود! را به عنوان طرح و سند اعلام كرد که به نظرم خیلی قابلیت اجرایی ندارد.
از همین جا به این واقعیت تلخ میرسیم كه در فوتبال ایران صاحبان آن یعنی ۷۴ عضو مجمع فدراسیون فوتبال که 9 نفر ازاعضای هیأت رئیسه را انتخاب میکنند و در کنارآن اتاقهای فکر یعنی کمیتههای فدراسیون، که تصمیمسازی میکنند، خیلی در امور فوتبال ایران نقشی ندارند و تبدیل به مستأجر شدهاند و تسلیم دخالتهای بالا هستند!
... به عنوان یك علاقهمند ورزش و فوتبال این كشور معتقدم در فوتبال ایران مدیریت گلخانهای و روش (one man one company) مثل بقیه دنیا باید منسوخ شود چرا كه سالهاست جواب نداده نكته دیگر اصل تخصصگرایی است الان مدیریت فوتبال در کشور ما درگیر یک فضای رانتی است و این موضوع از ابتدای شکلگیری فوتبال در ایران با شدت و ضعف دیده شده است و امتیاز پستهای فوتبالی به راحتی پیشکش میشود و در این بین طبیعی است که نگاه تخصصی قطعاً گم خواهد شد. باید سمت و سوی خصوصیسازی منطقی و با برنامه و كاهش تصدیگری دولت در فوتبال ایران نهادینه شود. واقعاً نمیشود این فوتبال را به این صورت كه شش یا هفت تیم لیگ برتری آن در اختیار یک وزارتخانه صنعتی باشد و یا سازمان تربیت بدنی به تنهایی دو تیم پر طرفدار استقلال و پرسپولیس را در اختیار داشته باشد، به جلو برد.
متأسفانه شیوه دولتی با روكش دموكراتیك را در انتخاب اعضای هیأت مدیره همین دو باشگاه به خوبی میبینیم. در فوتبال ایران گفته میشود بالای 300 میلیارد تومان گردش مالی داریم ولی كار زیر بنایی ما كجاست واقعاً وقتی میتوانیم بخش استراتژیكی مانند حمل و نقل ریلی را بدون نگه داشتن حتی یك واگن برای بخش دولتی برون سپاری كنیم و بخش خصوصی در آن فعال شود چرا در فوتبال نتوانیم؟ در آخر به جد معتقدم همین مدیریتهای غیر تخصصی و ضعیف به بخشهای دیگر فوتبال هم صدمه زده است مثلا در بحث فرهنگی میبینید جای نقد و توهین عوض شده است. همه در مورد مسایل فرهنگی در ورزش صحبت میکنند، همه معلم اخلاق هستند و ارزشی میشوند ولی در رسانهها حرکات و کلمات ناپسند از آنها دیده میشود چرا؟! جواب «چون فقط بدنبال شعاریم.» به این امید كه روزی این اعتقاد در نزد برخی به وجود بیایید كه ورزش هم امری تخصصی است.
مازیار ناظمی، مجری و خبرنگار ورزشی صدا و سیما
نظرات
علي
03 مهر 1390 - 11:49مطلب جالب ودرخورتوجهي بود. واقعاً امروز عده اي اندك بدون اينكه كوچكترين سررشته اي درورزش فوتبال داشته باشند خودرا به اين رشته ي پرطرفدار قالب كرده اند كه ازاين راه به شهرت وثروت برسند . تازه مقداري هم طلبكارندومي گويند مابخاطر مردم اين مسئوليت سنگين راقبول كرده ايم.
دست مريزاد /پرداختن به مقوله ورزش كه طرفداران بسياري دارد اقدام شايسته اي خواهد بود كه اميدوارم ادامه داشته باشد